میتراییک،آلفا،شعر

ساخت وبلاگ
پس از موج نو و ماجرای اینکه" اگر ابهامات شعری را خواننده دریافت نکرد مهم نیست" با اسیب شناسی هایی که نوری اعلا و الهی و دیگر موج نوی ها انجام دادند به اینجا رسیدنددکهذموج نو باید به گونه ای دیگر ارائه کردد و ابهامات با تلاش و سعی ذهنی خواننده ،در شعر دیگر لحاظ گردد. دشوارگویان موج نو در شعر دیگر پوست اندازی نمودند و اتفاقن بی هبچ یا منصفانه با کمترین دگردیسی هایی در شعرهایشان!شجاعی- ناجی- اردبیلی و الهی در ابهام گنگ آنچنان فرو رفتند که خود نیز در تاویل ترکیبات هم نمی توانستند جواب علمی و آکادمیکی لحاظ نمایند و با عنوان اینکه "همین است که ما می گوییم و مخاطب باید برود..." جز حلقه ی مریدان ،باقی مخاطبان را از خود دور ساختند! سوای ابهام ، آشنایی زدایی و غریبه گردانی- حس آمیزی- فرم کرایی که از مولفه های مهم شان بود را در اشعارشان یا لحاظ نمی کردند یا به دلیل شعاری بودن در سطحی محدود از آن استفاده کردند. تنها هوشنگ چالنگی است که در میان این دیگری ها ،هم فرم و ساختار - هم آشنایی زدایی و غریبه گردانی، که از عناصر ذاتی سبک شناسی صورتگرایی ست واستفاده از حروف اضافه- حس آمیزی - ابهامات علمی و چندلایه، موفق عمل می کند؛ در واقع دیگری ها مدیون زبان شعری چالنگی هستند و علی زغم گریزش از اشتهار ،توانست با سرودن هایی فوی در پیشبرد این شیوه از سرودن نقش بسزایی انجام دهد.اگرچه به لحاظ سبک شناسی تاریخی- دوره ای- فردی ،این ایراد بر سبک شناسی صورتگرایی شاعران موج نو تا حجم وارد است که شما از موج نو تا شعر حجم آنهم به فاصله ی ۱۰تا نهایت ۱۵ سال بی هیچ پیشینه و تمهیداتی (سوای شعر چریکی) شما با جریان یا حریاناتی روبرو نمی شوید که ذائقه ی سبکی این شاعران را جز در عنوان های تازه و نامگذاری سبکی،با تغییر میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1402 ساعت: 15:16

زبان شناسی پیکره‌ای حوزه بینا رشته‌ای است که از یک سو با زبان شناسی و حوزه‌های وابسته آن در ارتباط است و از سوی دیگر با علوم رایانه، هوش مصنوعی، پردازش زبان طبیعی و علم آمار مرتبط می شود. در این حوزه بینا رشته‌ای، گردآوری، آماده سازی و بهره‌برداری از داده‌های طبیعی زبان با استفاده از امکانات رایانه و محاسبات آماری مختلف، با ایجاد امکانات پژوهشی و یا پاسخ به پرسش‌های زبانشناسی نظری، زبانشناسی کاربردی، آموزش زبان، ترجمه، فرهنگ نویسی، سبک شناسی، تحلیل گفتمان و محتوای علوم انسانی، زبانشناسی اجتماعی، روانشناسی زبان و همچنین هوشمندسازی ماشین در جهت پردازش و تولید زبان طبیعی انسان با اهداف مختلف چون متن کاوی، داده کاوی، خلاصه سازی، تحلیل محتوا، سامانه‌های پرسش و پاسخ و مانند آن صورت می‌گیرد...ابزار تحلیل صوتspeech Analysis Toolبه مجموعه نرم‌افزارهایی اشاره می‌کند که امکان مشاهده موج صوتی و درج برچسب‌های لازم بر روی بخش‌های مختلف آن را فراهم می‌آورد.ابهام ambiguityابهام و ایهام در لغت به مفاهیمی اشاره می‌کنند که بیش از یک تعبیر و تفسیر دارند. تفاوت این دو اصطلاح در این است که با وجود بافت می‌توان از ابهام، رفع ابهام کرد اما در ارتباط با ایهام، بافت، کمکی به شفافیت تعبیر نمی‌کند.ابهام در زبانشناسی پیکره‌ای اصطلاح علمی است که در فرایند برچسب گذاری مطرح می‌شود. این وضعیت به شرایطی اشاره می‌کند که کاربر انسانی نمی‌تواند برای برخی واحدهای زبانی میان چند برچسب به تصمیم واحدی برسد. اولین راهکار در این وضعیت توجه به بافت است. اگر با وجود بافت همچنان ابهام بر سر جایش باقی باشد، با توجه به رویکرد پیکره سازانِ پیکره ی مورد نظر یا می‌توان از برچسبی با نام "برچسب چند وجهی" استفاده کرد و یا قراردا میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1402 ساعت: 15:16

وحشی بافقی ص۹۱الف. دانشجوی گرامی ! لطفا پیشانی نوشت صفحه ،شامل نام شاعر(نویسنده ،منظومه سُرا...)، قرن ، دستگاه دولتی یا دوران و یا شخصی را که مدح می نموده، نیز آثار وی را بخوانید.ب. / : نشانه ی جدا کننده ی ۲ مصراع(مصرع) ، بیت از یکدیگر.پیکره یا قالب شعر : مثنویقافیه ها ۲ به دو در هر بیت: عیبجویی- نکویی/حوری ست- قصوری ست/بر آشفت- گفت/نشینی- نبینی/نکویست- رویست/ناز-انداز/ مو- ابرو/ خونست- چونست/ نام- آرام/ بد- حد.(دربیت ۹. قافیه ها : بد- حد ،است و می بود - نمی بود ،ردیف های این دو قافیه هستند که پس از آنان قرار گرفته اند).۱.به مجنون گفت روزی عیب جویی/ که پیدا کن به از لیلی نکوییمعنی: روزی آدم عیب جویی به مجنون گفت که، زیباتر و بهتر از لیلی کس دیگری را پیدا کننکته: به ، کوچک شده ی بهتر- مجنون:نماد انسان باطن بین و آگاه به درون. عیبجو: نماد انسان های ظاهر بین .لیلی: نماد معشوقه و انسان دلبر که با تمام سیه چهرگی و نداشتن تناسب های ظاهری و اعضا و جوارح معمولی ،از بطن و درون ،خوبروی بهشتی ست و فرشته آسا.لیلی(لی لی: شب . سیاه. تاریک. بعدها بر اثر فرایند واجی : لیلا ...درآمده است).لیلی و مجنون: باهم تناسب دارند .۲. که لیلی گرچه در چشم تو حوریست/ به هر جزوی ز حسن وی قصوریستمعنی: زیرا که لیلی اگرچه در چشم تو چون حوریان بهشتی زیبا می‌نماید، اما به هر جزئی از حُسن و زیبایی‌های او نگاه می‌کنی نقصان و کوتاهی و زشتی وجود دارد.نکته: حوری: خوب روی بهشتی_ در چشم تو : از دید و نظر تو-جزوی: اجزای اندام _قصور: کاستی،کمی،نقص،زشتی- حُسن: نیکویی.تشبیه لیلی به حور: اگرچه در چشم های تو لیلی مانند حوری های بهشتی است...مشبه: لیلی/مشبه به: حور/ ادات تشبیه: مانند/ وجه شبه: زیبایی.۳. ز حرف عیب جو مجنون برآ میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1402 ساعت: 15:16

"هورقلیا"چهار آخشیج را به هم می آمیزمبه شیوه ی "شعر بانوی" کمیژه مویم!و از دهلیزهای مجازیخودم را به سیب گونه‌هاتبه آهوان چشم هاتبه گردنه های حیرانت می رسانمو پر می‌گیرم تا فرغانهتا بازهای شکاری مغولستان!و با حکمت تپش قلب سمورانفرو می‌روم در شکاف درختی از ارژنگو چون فاخته‌ای اندوهگین از بام خانه مانیبرادران صلبی ام را از "سین کیانگ" فرا می‌خوانم:هی گئو...گئو...گئو...که چرا دیگر از بنادر مدیترانهآوازهای مادی به گوش مان نمی‌رسد؟!-دنیا پیر بی دندانی ستکه از همسرایی شرمش می آید-می‌خواهم تنهایی ام را با خداو طوایف تُرکم تقسیم سازم!بر شانه ی ابری بنشینم وبر کنگره‌های کسریدلتنگیم را سخت ببارمکافیست این همه تمثیلات غار افلاتونی وعالم سایه ی زرتشت!چه کسی بود که تنهایی را دوست داشت؟!بیاید آنقدر نثارش خواهم کردتا ازل پیش چشمانش "شوش" شود؟!می‌خواهم با شروه‌های بوشهری وسُرو های مادران ایلمجانم را بر یال اسبان ببافم وآرام بگیرمدر جوشش هورقلیامن خدا که نه!اما خودِ خودِ دانای کل این متن ام!.............................................گئو : برادر بزرگ .برادر در بختیاریجمعه : ۱۷.آذرماه.۱۴۰۲ میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 25 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 14:42

خواب در تابستان( رضا زاهد)اى ابرِ عجیبکه شبهای درازبرفراز می شویموسا گفت و صبر کردچون صدای ساعت دوری ِشنیدگفت:بخواب بچه ی بیچاره!او مرکبی به خواب می دیدکه به دنیاییبه کلی خراب میرفتاز آن دورتر ستاره ای بودکه از زورِ خستگی به خواب می رفتموسا بلند گفت:ای ابر سفیدای وکیل زمستاناگر دوباره بیدار شدمکاری خواهم کردکارستان.برقی زد و گریست(رضا زاهد)یک ستاره ی اصلی بودمن که اسم نمی برمبا صورت خیلی زیباعاشق خوبی هم داشتشما که ندیده ایدیک عاشق بی همتاهر چه می گفت ستاره نامفهوم بوداز همان اوّلآخر کار، معلوم بودبعدبس که حرف های بی ربطپشت هم نجوا کردستاره شیوه ی جدیدی پیدا کرداین که هیچ نزد دیگر حرفسفید و سرد شدهمچون برفحالادر تاریکی ی آن بالاکاری به هم ندارندگاهی به جای برفستاره می بارند.رضازاهد: تعطیل شده بودتعطیل شده بودسپیده سر نمی زد و همچنانخفتگان مرده واراشک در لانه ی مارمی باریدندزیرا که زهدان دریده ی شبورق می خورد و نم پس نمی دادمعلوم شد که قابله های عرق ریزاناز تاریکی ی آن زندانفهمیده اندکه روز دیگری در کار نیستآن خفتگانولی همچنانبا تارترین تنبوروِزوِز و قار قار می کردندمثل اندام دردناک وحوشکه زیر بار ساعتِ آخرصدایی از شکستن در غار می کننددنبال خانه ی مرعشی می گشتم خطی از پاسخی همگانی دیدمبه دیواری که در نداشت و زار می زدبا نگارشی سردجایی برای تو دیگر نیستلیلاجِ پیربرگرد..زاهد،رضا.۱۳۹۰.شعر هم تمام می شود،تهران: نشر آوانوشت..زاهد،رضا.۱۳۹۴.کتاب'>کتاب هاب موسا مرعشی. چاپ دوم.تهران: انتشارات آوا نوشت.احمدرضا چگنی(سه شعر)۱تمام دست تو روز استو چهره ات گرمااز عشقاگر به زبان آمدیم فصلی را بایدبرای خود صدا کنیمتصنیف ها را بخوانیمکه دیگر زخم هامان بوی بهار گرفت۲دستی از پشت خوابهاتبر آیینه اتاقتان میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 20 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 14:42

صبح من از پهلوی تو آغاز می شودحالا راه برویم تا دنیا از ما دور گردد!زیر این آسمان مهوع هیچکس نمی‌تواند نام مرا خط بزندحتا خرچنگ هایی که در ساحل گیر افتاده اندخدا هم که باشد باز تیکنوشت من همین بود!من قصه‌ای در گذشته بودمپارک بعدی بهشت من و توستحالا تا خورشید را ‌ کوه ها ندزدیده‌اندبر گردمی خواهم در گودی ابرها آرام گیرمدقت کن!لباس هایمان چه زیبا به چنارها و شمشاد های این متن می آیند؟!بی چاره این دنیا !دارد از پارادکس سکته می کندبگذریم و زیر لب هامانآهسته فالی را که گرفته بودیم زمزمه کنیمتا باقی مانده ی این راه تمام گردد:رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم/تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم...° تیگنوشت: پیشانی نوشت. سرنوشت هر انسان از قبل. میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 29 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 14:42

"تسلیم"تسلیمقرار است مردگان با ماصبحانه بخورندمگر از عمر ما چقدر مانده استکه باید تسلیم شویمتسلیم بیماریتسلیم چهار فصلتسلیم کسانی که ادعای شرف و فداکاریدارندتسلیم این کتاب های فلسفی که شور زندگی راآتش می زنندو از خاکسترش مردمان کاخهای خیالی می سازندتسلیم آوازخوانی که شصت سالیک آواز تکراری را صبح ،عصر ،شبمی خواندتسلیم این زنان ابله و چاق و ثروتمند که ادعادارند برای نجات هنر و هنرمند به دنیا آمده انددر جلوی آسانسور می ایستممردگان با ظرفهای مربا و فنجان هایچای و کمی نمک و شکر و تکه ای ناناز آسانسور بیرون می آیند.. احمدی، احمدرضا .۱۳۹۳ .مجموعه شعر میوه‌ها طعم تکراری دارند، چاپ دوم،تهران: نشر ثاث.سکوتنه طوفانی ستکه ویران کندنه نسیمیکه نوازش کند هرچه هست سکوت است و حرمان و تنهایی.کلماتکلمات همچون ماعمر محدودی دارندکلمات چون ماطاقت سرما و گرما یفراوان را ندارندگاهی آن قدر ناتوان می‌شوند که فریاد می‌زنندما را دریابید باید کلمات راچون کودکاندوست داشت.. احمدی، احمدرضا. ۱۴۰۰ .آبشارهایی که بر خوابم فرو ریختند ،تهران: نشر چشمه. میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1402 ساعت: 16:14

انوشه روان " سیاوش نیک اندیش" از دروازه بانان اسطوره ای تاج مسجدسلیمان ، در سال های ۱۳۵۳-۵۴ به علت بیماری قلبی ،آسمانی شد. فردا دوشنبه در شهر زادگاه ایشان ، مراسم خاکسپاری انجام می گردد!

روانش در بهشت مینو با پارسایان نیکو، همنشین باد!

میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1402 ساعت: 16:14