پس از موج نو و ماجرای اینکه" اگر ابهامات شعری را خواننده دریافت نکرد مهم نیست" با اسیب شناسی هایی که نوری اعلا و الهی و
دیگر موج نوی ها انجام دادند به اینجا رسیدنددکهذموج نو باید به گونه ای دیگر ارائه کردد و ابهامات با تلاش و سعی ذهنی خواننده ،در شعر دیگر لحاظ
گردد. دشوارگویان موج نو در شعر دیگر پوست اندازی نمودند و اتفاقن بی هبچ یا منصفانه با کمترین دگردیسی هایی در شعرهایشان!شجاعی- ناجی- اردبیلی و الهی در ابهام گنگ آنچنان فرو رفتند که خود نیز در تاویل ترکیبات هم نمی توانستند جواب علمی و آکادمیکی لحاظ نمایند و با عنوان اینکه "همین است که ما می گوییم و مخاطب باید برود..." جز حلقه ی مریدان ،باقی مخاطبان را از خود دور ساختند! سوای ابهام ، آشنایی زدایی و غریبه گردانی- حس آمیزی- فرم کرایی که از مولفه های مهم شان بود را در اشعارشان یا لحاظ نمی کردند یا به دلیل شعاری بودن در سطحی محدود از آن استفاده کردند. تنها
هوشنگ چالنگی است که در میان این دیگری ها ،هم فرم و ساختار - هم آشنایی زدایی و غریبه گردانی، که از عناصر ذاتی سبک شناسی صورتگرایی ست واستفاده از حروف اضافه- حس آمیزی - ابهامات علمی و چندلایه، موفق عمل می کند؛ در واقع دیگری ها مدیون زبان شعری چالنگی هستند و علی زغم گریزش از اشتهار ،توانست با سرودن هایی فوی در پیشبرد این شیوه از سرودن نقش بسزایی انجام دهد.اگرچه به لحاظ سبک شناسی تاریخی- دوره ای- فردی ،این ایراد بر سبک شناسی صورتگرایی شاعران موج نو تا حجم وارد است که شما از موج نو تا شعر حجم آنهم به فاصله ی ۱۰تا نهایت ۱۵ سال بی هیچ پیشینه و تمهیداتی (سوای شعر چریکی) شما با جریان یا حریاناتی روبرو نمی شوید که ذائقه ی سبکی این شاعران را جز در عنوان های تازه و نامگذاری سبکی،با تغییر میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1402 ساعت: 15:16